رزق کریم (مسائل اقتصادی)

فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ/سوره مبارکه حج/۵۰
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

دیدگاه‌ اندیشمندان درباره علم اقتصاد اسلامی۲

27 مهر 1399 توسط راحیل

ادامه ی پست قبلی:

۲. وجود علم اقتصاد جهانی با رویکرد اسلامی

عده‌ای با استناد به دلایل پیش گفته به درستی معتقدند که اسلام دارای علم اقتصاد جهانی است. و لذا نباید علم اقتصاد را مقید به اسلامی کرد. سردمداران تولید این نظریه اقتصاد دانانی همچون شوقی دنیا و محمد عمر چپرا و منذر قحف هستندکه جایزه بین المللی بانک توسعه اقتصاد اسلامی را هم گرفتند.

علم اقتصاد متعارف که مبتنی بر مبانی هستی شناسانه و معرفت شناسانه مکتب سرمایه‌داری تولید شده مقید به این مکتب نیست و ادعای جهانی بودن آن میشود. آنچه در اقتصاد متعارف تولید شده بر اساس مبانی نادرستی همچون نظام طبیعی، اصالت فرد، اصالت ماده، اصالت تجربه بوده است با این وجود ادعای جهان‌شمولی هم دارند و مدعی اند که با این علم میتوان جوامع مختلف با مکاتب مختلف را مطالعه کرد. در حال حاضر آنچه در مراکز علمی ما تدریس می‌شود دانشی است که بر اساس مبانی غلط انسان‌شناسانه و هستی‌شناسانه و معرفت شناسانه تولید شده است.

بنابراین چه دلیلی دارد که ما نتوانیم بر اساس مبانی هستی شناسانه و معرفت شناسانۀ درست اسلامی، جهان را تحلیل کنیم؛ چه جهان اسلام چه جهان کفر. این حقیقت که جهان و انسان دارای دو بعد مادی و مجرد است مخصوص جوامع اسلامی که نیست؛ سنت های الهی خداوند متعال که فقط مخصوص جامعه اسلامی نازل نیست. بر این اساس بدیهی است که ما نیز میتوانیم بر اساس دستگاه هستی شناسانه و معرفت شناسانه درست اقتصاد همه جوامع چه اسلامی و چه غیر اسلامی را تحلیل کنیم و مدعی علم اقتصاد جهانی با رویکرد اسلامی باشیم. این ادعا مخصوص علم اقتصاد هم نیست و شامل همه علومی که به تحلیل واقع جهت کشف قوانین حاکم بر آن میپردازند نیز میشود.

شاهد تاریخی این مسئله که بر اساس جهان بینی و معرفت شناسی درست اسلامی میتوان جهان کفر را نیز تحلیل کرد نامه تاریخی امام خمینی (ره) به گورباچف بود. اگر اهل نظر دقت کنند می‌فهمند که امام هم مشکل جامعه شرق و کمونیستی را توصیف کرد و هم تبیین کرد و هم راه برون رفت از آن را نشان داد و فرمود با مراجعه به خداوند مشکلات شما حل می‌شود. ایشان بر اساس یک دستگاه بینشی و الهی درست و در چارچوب سنت های الهی، این جامعه را تحلیل کرد.

اینکه رهبر معظم انقلاب تحلیل می‌کنند که نظام سرمایه‌داری غربی رو به زوال است و شما خواهید دید، مبتنی بر یک دستگاه بینشی و معرفت شناسانه درست و دقیق الهی و دینی است.

نگارنده معتقد است اسلام دارای مذهب اقتصادی و نظام اقتصادی و علم اقتصاد جهانی با رویکرد اسلامی است و در کتابها و مقالاتم به تفصیل به آن پرداخته‌ام و در تحقیقی که با عنوان “فلسفه دانش اقتصاد اسلامی” در دست انجام دارم همه اقوال و استدلالها را در این باره جمع کردم و متاسفانه به دلیل اشتغالات اجرایی موفق به اتمام و چاپ آن نشدم.

برخی بدون استدلال علمی بر نفی اقتصاد اسلامی به این استدلال تمسک می کنند و می گویند اگر علم اقتصاد اسلامی داریم نشان دهید که مثلا تورم یا بیکاری یا رکود موجود در جامعه را بر اساس این علم چگونه باید تحلیل کرد و راه های برون رفت از این مشکلات چیست. این گونه استدلال درست نیست. اگر با برهان اثبات شود که میتوان علم اقتصاد را مبتنی بر مبانی درست اسلامی تأسیس کرد پس از آن باید همه در راستای تأسیس این دانش و استخراج روشها و گزاره های آن تلاش کنیم و این یک تلاش جمعی تاریخی بلند مدت را میطلبد.

همین علم اقتصاد غربی که تا اینجا رسیده و چند قرن (حدوداً ۳ قرن) را پشت سر گذاشته، به بحران رسیده است. کتاب و مبانی آدام اسمیت که پدر علم اقتصاد نامیده می‌شود در بحران قرار گرفته است. در این زمینه کتاب‌های مفصلی نوشته شده است. این علم در مبانی و روش هایش توسط خود اقتصاددانان غربی مورد نقد قرار گرفته و بسیاری معتقدند علم اقتصاد متعارف با بحران ماهوی و روشی مواجه است.

از زمانی که شهید صدر کتاب اقتصاد اسلامی را نوشت تا کنون حدود پنج یا شش دهه میگذرد. در این ایام مباحث اقتصاد اسلامی بیشتر حول و حوش مذهب و نظام اقتصادی بوده و نه علم اقتصاد. در این مدت پیشرفتهای خوبی در نظام سازی در بخش بانکی و بازارهای مالی داشته ایم به گونه ای که خیلی از کشورهای غربی در مهد سرمایه‌داری بانک‌هایی ایجاد کردند که بر اساس بانکداری اسلامی کار می‌کنند. مرحوم حجت الاسلام آقای موسویان می‌فرمودند که چینی ها و ژاپنی ها اقتصاددانانی را به مالزی فرستاده بودند که نظام مالی بانکداری اسلامی را یاد بگیرند، چون باور داشتند قرن آینده قرن بازارهای مالی اسلامی است.

با این وجود مطالعات در باره علم اقتصاد اسلامی بیش از یک دهه از عمر آن نمیگذرد و باید همه با عزمی راسخ و تلاشی مجاهدانه در مسیر تأسیس این علم تلاش کنیم.

برخی با این استدلال که روش اسلام در امور عقلاییه امضایی است نه تأسیسی، به این باور رسیده اند که علم اقتصاد یک علم عقلایی است و اسلام در این موارد به تأسیس نمیپردازد و بلکه همان را با ملاحظاتی امضا میکند.

لازم به ذکر است که در فقه ما تنها در بخش معاملات این مطلب مطرح میشود که روش اسلام در برخورد با عقود و قراردادهایی که عقلا بما هم عقلا برای رفع نیاز خود در این عرصه ابداع میکنند روش امضایی است نه تأسیسی. توسعه این مطلب به همه امور عقلاییه آنهم جایی که عقلا با هم اختلاف دارند و مبتنی بر بینشها و ارزشهای متفاوت اقدامات متفاوتی انجام میدهند صحیح به نظر نمی رسد.

در موضوع مورد بحث ما در جایی که بین عقلای عالم مذاهب اقتصادی و نظام های اقتصادی متفاوتی وجود دارد و همچنین در موضوع و اهداف و روش ها و حتی ماهیت علم اقتصاد اختلاف است و میدانیم که منشأ بسیاری از این اختلافات، اختلاف در دستگاه هستی شناسانه و معرفت شناسانه آنها است و میدانیم که اسلام دارای دستگاه هستی شناسانه و معرفت شناسانه متفاوتی است برخورد امضایی چه توجیهی دارد و چگونه میتوان از آن دفاع کرد.

شاهد تاریخی این مسئله که بر اساس جهان بینی و معرفت شناسی درست اسلامی میتوان جهان کفر را نیز تحلیل کرد نامه تاریخی امام خمینی (ره) به گورباچف بود. اگر اهل نظر دقت کنند می‌فهمند که امام هم مشکل جامعه شرق و کمونیستی را توصیف کرد و هم تبیین کرد و هم راه برون رفت از آن را نشان داد و فرمود با مراجعه به خداوند مشکلات شما حل می‌شود. ایشان بر اساس یک دستگاه بینشی و الهی درست و در چارچوب سنت های الهی، این جامعه را تحلیل کرد.

اینکه رهبر معظم انقلاب تحلیل می‌کنند که نظام سرمایه‌داری غربی رو به زوال است و شما خواهید دید، مبتنی بر یک دستگاه بینشی و معرفت شناسانه درست و دقیق الهی و دینی است.

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسین میرمعزی،

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و از اساتید علم اقتصاد حوزه،

 

 نظر دهید »

دیدگاه‌ اندیشمندان درباره علم اقتصاد اسلامی ۱

27 مهر 1399 توسط راحیل

بعد از شهید صدر موضوع علم اقتصاد اسلامی مورد مباحثه اهل نظر قرار گرفت در مجموع سه دیدگاه دراین‌باره وجود دارد. برخی همان دیدگاه شهید صدر را پذیرفتند. ولی دو دیدگاه دیگر نیز وجود دارد که عبارت‌اند از:

۱. وجود علم اقتصاد اسلامی

یک دیدگاه این است که علم اقتصاد اسلامی وجود دارد و استدلال این است که چون اقتصاد متعارف دارای مبانی هستی شناسانۀ و معرفت‌شناسانه ویژه‌ای است که توسط مکتب سرمایه‌داری تولید شده و با مبانی هستی شناسانۀ و معرفت‌شناسانه اقتصاد اسلامی متفاوت است پس تبیین این دو علم از پدیده‌ها با یکدیگر متفاوت خواهد بود. به عبارت دیگر اگر دستگاه هستی‌شناسانه و معرفت شناسانه شما اسلامی باشد وقتی مثلاً می‌خواهید پدیده فقر را تبیین کنید یک جور تبیین می‌کنید ولی اگر دستگاه شما کاملاً سکولار و غیر اسلامی باشد جور دیگر تبیین خواهید کرد.

بر اساس این دیدگاه، اگر جامعه اسلامی را مورد مطالعه قرار دهیم، تنها این نیست که مورد مطالعه علم تغییر می‌کند، بلکه دستگاه هستی‌شناسانه که با آن مطالعه می‌کنیم نیز تغییر کرده است. مهم‌ترین بحث در مسئله هستی‌شناسی، که بین علم اقتصاد اسلامی و غیر اسلامی تفاوت ایجاد میکند نظام علی-معلولی حاکم بر رفتارها و روابط اقتصادی است. در اقتصاد متعارف، نظام علی -معلولی مادی مطرح است، درحالی‌که در دیدگاه اسلامی علاوه بر آن، یک نظام علی-معلولی مجرد نیز وجود دارد که همه منتهی به ید و قدرت الهی است. به این معنا که همراه هر علتی خداوند حضور دارد و قوام‌بخش آن است.

لذا در پدیده‌ای مثل فقر علاوه بر اینکه عوامل طبیعی دخالت دارد، یک سری عوامل الهی و مجرد و وحیانی که آیات و روایات آنها را تبیین می‌کند، نیز مؤثر است. مثلاً رابطه گناه و برکات و نزول آن یا مسدود شدن آن چیست؟ یا رابطه بین تقوا و افزایش روزی چیست؟ همچنین بین ایمان و عمل صالح جامعه با نزول برکات مادی رابطه علی و معلولی وجود دارد. این روابط را در اقتصاد می‌توان با عنوان «سنت‌های الهی» تبیین نمود. سنت الهی در این تعریف رابطه بین رفتار انسان و اثری را که از طریق علل مجرد در این دنیا دارد را بیان میکند. این سنت ها در قالب قوانین علمی بیان میشود که اگر الف تحقق یابد آنگاه ب تحقق خواهد یافت. به این نحو که اگر این رفتار را داشتید چنین اثری خواهد داشت.

اگر عدالت داشته باشید برکت زیاد می‌شود (الإمام علی «ع»: بِالْعَدْلِ تَتَضَاعَفُ الْبَرَکَات)‏ (غررالحکم، ص۲۹۷). نگارنده در مقاله‌ای با عنوان «درآمدی بر علم اقتصاد اسلامی (اقتصاد برکت)» علل کاهش و افزایش برکات را آورده و توضیح داده است که در نظام هستی نزول برکات از طریق ریزش نعمت خداوند بر اساس ایمان و عمل صالح و تقواست. پس اگر برای نظام علی و معلولی، یک نظام کاملاً مادی یا نظام مجرد در نظر گرفته شود، تحلیل‌ها متفاوت می‌گردد. در نگاه اسلامی نظام علی و معلولی مجرد در طول نظام علی و معلول مادی و حاکم بر آن است در حالی که در نگاه حاکم بر علم اقتصاد متعارف تبیین و تحلیل تنها بر اساس نظام علی و معلولی مادی میشود. و در نگاه دوم عوامل مجرد اساساً جایگاهی ندارند.

داستان جالبی از جناب رجبعلی خیاط از عارفان اهل عمل تهران نقل شده که برای تقریر مطلب در اینجا راهگشا است. نقل شده است یک چلوکبابی در بازار یک دفعه بدون تغییر و تبدلی در شرایط کاریش، درآمد روزمره‌اش کساد می‌شود. وقتی نمی‌تواند علت را پیدا کند سراغ رجبعلی خیاط می‌رود. ایشان می‌گوید برو ببین چه گناهی کردی؟ او می‌گوید هر چه فکر کردم چیزی نبود، گناهی نبود. فقط یک فقیری آمد و کمکی می‌خواست ولی من جوابش را ندادم. رجبعلی خیاط گفت: برو او را پیدا کن و راضی‌اش کن کارت راه می‌افتد. او رفت و اینکار را کرد و روزی اش مجددا باز شد. این نوع تحلیل در نظام علی -معلولی اقتصادی مادی قابل توجیه نیست.

ولی در نگاه اسلامی قبض و بسط روزی افزون بر عوامل مادی دارای عوامل مجرد نیز هست. این عوامل از طریق آیات و روایات برای ما بیان گشته است. مثلاً دروغ، قطع رحم یا ترک نماز شب، مانع گشایش و وسعت روزی است.

پس علم اقتصاد اسلامی وجود دارد؛ چون دستگاه هستی شناسانه ما از آنها جداست و همچنین به این دلیل که دارای نظام معرفت‌شناسی متفاوت با آنها هستیم. ابزارهای شناخت را عقل و وحی و تجربه میدانیم. دستگاه تحلیل واقعیت خارجی ما با دستگاه تحلیل واقعیت خارجی مکاتب سرمایه‌داری و کمونیستی نیز متفاوت است. البته این بحث مفصل است و فعلاً مجال ورود بیش از این به آن نیست.

ادامه در پست بعدی…

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسین میرمعزی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و از اساتید علم اقتصاد حوزه،

 نظر دهید »

آیا اسلام دارای علم اقتصاد است؟

27 مهر 1399 توسط راحیل

 مقصود از علم اقتصاد علمی است که به توصیف و تبیین و پیش بینی در مورد رفتارها و روابط و پدیده ها و متغیر های اقتصادی در عالم واقع میپردازد و به دنبال کشف قوانین حاکم بر آنها است.

به عبارتی علم در این اصطلاح سه وظیفه دارد:

 ۱. توصیف وضعیت موجود، (توصیف روشمند)
۲. تبیین وضعیت موجود، (بررسی علل و آثار وضعیت)
۳. پیش‌بینی در مورد وضعیت آینده بر اساس تبیین وضعیت موجود.

مثلاً علم اقتصاد درباره فقر جامعه بر اساس همان سیری که بیان شد، مطالعه می‌کند. ابتدا یک توصیف علمی روشمند و دقیق از موضوع فقر انجام می‌گیرد. بعد از توصیف آن، علم بحث می‌کند که علل و آثار این فقر چیست؟ بعد می‌تواند پیش‌بینی کند، که اگر این علل به این نحو، باقی بماند به کجا خواهد انجامید که برای حل مشکلات اقتصادی راه حل ارائه میدهد.

حال آیا می‌توان گفت که علم اقتصاد، اسلامی و غیر اسلامی دارد یا خیر؟ در این زمینه شهید صدر معتقد است که علم، در روش و اهداف اسلامی و غیر اسلامی ندارد، بلکه آنچه باعث می‌شود که آن را تقسیم به اسلامی و غیر اسلامی کنیم موضوعی است که مورد مطالعه علم اقتصاد قرار میگیرد. اگر موضوع مطالعه یک جامعه اسلامی تحقق یافته باشد میتوان حاصل مطالعه را علم اقتصاد اسلامی نامید.

جت‌الاسلام والمسلمین سیدحسین میرمعزی،

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و از اساتید علم اقتصاد حوزه،

 نظر دهید »

دیدگاه شیعه و اهل سنت در مورد نظام اقتصادی

27 مهر 1399 توسط راحیل

۱. دیدگاه اهل سنت در مورد نظام اقتصادی

قول غالب اهل تسنن این است اسلام دارای مکتب اقتصادی ثابت و نظام اقتصادی متغیر است. در واقع قائل به دو وجه برای اقتصاد اسلامی هستند. وجه ثابت و وجه متغیر. وجه ثابت جهان‌شمول است و از منابع آیات و روایات اهل سنت استخراج می‌شود (که همان مذهب اقتصادی است). به این معنا که تلقی ایشان از مذهب اصول ثابتی است که روابط اقتصادی از آن شکل می‌گیرد و از آیات و روایات قابل استخراج و جهان‌شمول و مکان شمول است. در کنار وجه ثابت معتقد به وجه متغیر هستند. وجه متغیر اقتصاد اسلامی که از طریق اجتهاد و تطبیق اصول بر شرایط زمان و مکان با استفاده از قیاس، استحسان و استصلاح و امثال آن بدست می آید نظام اقتصادی اسلام است.

بنابراین بر اساس دیدگاه ایشان، «نظام اقتصادی» وقتی حاصل می‌شود که این اصول از طریق اجتهاد (بنا بر مبنای اهل تسنن) به شرایط زمان و مکان تطبیق داده شود که به اقتضای تغییرات نیز تغییر می‌کند. از جمله محققانی که این مبنا را در جهان اهل سنت پذیرفتند، آقای محمد عبدالله العربی،  دکتر شوقی الفنجری،  حمید محمود البعلی،  سعاد ابراهیم صالح،  حمدبن عبد الرحمن الجنیدل،  منذر قحف  هستند.

۲. دیدگاه علماء شیعه

این بحث در بین فقیهان مطرح نشده است ولی در بین اقتصاددانان اسلامی شیعه افراد متعددی قایل به وجود نظام اقتصادی اسلام شده اند و تعاریف متفاوتی از آن را ارائه کرده اند. از جمله دکتر نمازی و دکتر صدر و دکتر میر آخور، دکتر عیوضلو و حجت الاسلام یوسفی و دیگران.  یک قول این است که اسلام افزون بر مذهب دارای نظام اقتصادی ثابت و جامع است. بر اساس این قول نظام اقتصادی مجموعه ای از الگوهای رفتاری و روابط اقتصادی مطلوب است که مبتنی بر مبانی هستی شناسانه و اصول مذهب و در چارچوب فقه و اخلاق اسلامی سامان یافته اند. می توان اثبات کرد که نمیشود مکتبی دارای یک نظام اخلاقی جامعِ شامل و جهان‌شمول باشد و نیز دارای نظام فقهی جامع و شامل باشد، ولی دارای نظام اقتصادی به معنای پیش گفته نباشد.

به‌هرحال یک نگاهی که در مذهب شیعه وجود دارد این است که ما علاوه بر اینکه دارای یک نظام اخلاقی و فقهی ثابت هستیم از یک نظام اقتصادی اسلامی ثابت نیز برخورداریم. به عبارت دیگر چون از نظام فقه و اخلاق اسلامی میتوان الگوی مطلوب تولید و مصرف اسلامی، الگوی مطلوب بازارهای اسلامی، الگوی مطلوب رفتارهای ایثارگرایانۀ بدون انگیزه سود و الگوی مطلوب رفتارها و روابط دولت با مردم و مانند آن را در قالب یک نظام رفتاری استنباط کرد پس اسلام دارای نظام اقتصادی جامع و جهان‌شمول است.  که قابل تطبیق و پیاده شدن در زمانها و مکانهای متفاوت است.

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسین میرمعزی،

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و از اساتید علم اقتصاد حوزه،

 

 نظر دهید »

نظرات و دیدگاه های بعد از شهید صدردرمورد اقتصاد اسلامی

27 مهر 1399 توسط راحیل

بعد از شهید صدر هیچ کس از علمای اهل تسنن و شیعه این مطلب را که اسلام دارای مذهب اقتصادی است، نفی نکرده است. گویا این حرف یک حرف مورد قبول بوده است. یعنی در این مطلب اختلافی نیست که اسلام اصول و قواعد رفع و حل مشکلات اقتصادی را بیان کرده است. البته ایشان معتقدند که از فقه می‌توان این اصول را به روشی که در کتاب اقتصادنا بیان کرده است با رجوع به آراء فقیهان کشف کرد و این روش مورد مناقشه است.

در میان فقیهان معاصر شیعه کسانی بزرگانی نظیر آیت الله شهید مطهری ره و آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی و آیت‌الله مظاهری و آیت الله حائری شیرازی ره و سایر کسانی که کتابی تحت عنوان اقتصاد اسلامی یا مکتب اقتصادی اسلام یا اصول اقتصاد اسلامی نوشته‌اند، آن را پذیرفته‌اند؛  دلیل آن نیز روشن است. اسلام از دیدگاه شیعه دارای نظام فقهی ثابت (جهان‌شمول و زمان شمول) و جامع است. بر اساس این دیدگاه هیچ رفتار یا رابطه ای نیست که حکم آن در شریعت به صورت خاص یا عام بیان نشده باشد. و در جای خود مبرهن است که هر مکتبی که دارای نظام فقهی ثابت باشد دارای مذهب به معنای پیش گفته است.

گر چه در مورد وجود مکتب یا مذهب اقتصادی اختلافی نیست با این وجود در مورد چیستی و هستی نظام اقتصادی و علم اقتصاد اسلامی اختلاف است.

جت‌الاسلام والمسلمین سیدحسین میرمعزی،

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و از اساتید علم اقتصاد حوزه

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • ...
  • 11
  • ...
  • 12
  • 13
  • 14
  • ...
  • 15
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • ...
  • 58
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

رزق کریم (مسائل اقتصادی)

این وبلاگ براساس منویات مقام معظم رهبری وامام خمینی وبرخی نظرات اساتیدومتخصصان وکارشناسان پیرامون مسائل اقتصادی جهت دسترسی راحت طلاب به بیانات مستند ایجاد گردید.
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اقتصاد
  • بیانات حضرت امام
  • بیانات امام خامنه ای
  • کارشناسان وتحلیل گران واساتید
  • مناسبتی
  • شهدا وعلما
  • قرآن وحدیث
  • داستان.حدیث.رزق وروزی.

Random photo

بدهی کلان ال‌جی و سامسونگ به ایران

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • پارلا

آخرین مطالب

  • بازاری دوستدار اهل بیت
  • سوال: فرق بین رزق حلال و رزق طیب در چیست؟
  • به دشمن خوش بین مباش
  • خودرو خوب حق مردم است..
  • بورس، امروز هم اوج گرفت!
  • آقای هوافضای سپاه
  • مشکل معیشت مردم در وین و واشنگتن
  • علت کاهش قدرت خرید
  • پای درس حضرت علی (علیه‌السلام)
  • دپوی ۶میلیون تن کالای اساسی در گمرک
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس