دیدگاه شیعه و اهل سنت در مورد نظام اقتصادی
۱. دیدگاه اهل سنت در مورد نظام اقتصادی
قول غالب اهل تسنن این است اسلام دارای مکتب اقتصادی ثابت و نظام اقتصادی متغیر است. در واقع قائل به دو وجه برای اقتصاد اسلامی هستند. وجه ثابت و وجه متغیر. وجه ثابت جهانشمول است و از منابع آیات و روایات اهل سنت استخراج میشود (که همان مذهب اقتصادی است). به این معنا که تلقی ایشان از مذهب اصول ثابتی است که روابط اقتصادی از آن شکل میگیرد و از آیات و روایات قابل استخراج و جهانشمول و مکان شمول است. در کنار وجه ثابت معتقد به وجه متغیر هستند. وجه متغیر اقتصاد اسلامی که از طریق اجتهاد و تطبیق اصول بر شرایط زمان و مکان با استفاده از قیاس، استحسان و استصلاح و امثال آن بدست می آید نظام اقتصادی اسلام است.
بنابراین بر اساس دیدگاه ایشان، «نظام اقتصادی» وقتی حاصل میشود که این اصول از طریق اجتهاد (بنا بر مبنای اهل تسنن) به شرایط زمان و مکان تطبیق داده شود که به اقتضای تغییرات نیز تغییر میکند. از جمله محققانی که این مبنا را در جهان اهل سنت پذیرفتند، آقای محمد عبدالله العربی، دکتر شوقی الفنجری، حمید محمود البعلی، سعاد ابراهیم صالح، حمدبن عبد الرحمن الجنیدل، منذر قحف هستند.
۲. دیدگاه علماء شیعه
این بحث در بین فقیهان مطرح نشده است ولی در بین اقتصاددانان اسلامی شیعه افراد متعددی قایل به وجود نظام اقتصادی اسلام شده اند و تعاریف متفاوتی از آن را ارائه کرده اند. از جمله دکتر نمازی و دکتر صدر و دکتر میر آخور، دکتر عیوضلو و حجت الاسلام یوسفی و دیگران. یک قول این است که اسلام افزون بر مذهب دارای نظام اقتصادی ثابت و جامع است. بر اساس این قول نظام اقتصادی مجموعه ای از الگوهای رفتاری و روابط اقتصادی مطلوب است که مبتنی بر مبانی هستی شناسانه و اصول مذهب و در چارچوب فقه و اخلاق اسلامی سامان یافته اند. می توان اثبات کرد که نمیشود مکتبی دارای یک نظام اخلاقی جامعِ شامل و جهانشمول باشد و نیز دارای نظام فقهی جامع و شامل باشد، ولی دارای نظام اقتصادی به معنای پیش گفته نباشد.
بههرحال یک نگاهی که در مذهب شیعه وجود دارد این است که ما علاوه بر اینکه دارای یک نظام اخلاقی و فقهی ثابت هستیم از یک نظام اقتصادی اسلامی ثابت نیز برخورداریم. به عبارت دیگر چون از نظام فقه و اخلاق اسلامی میتوان الگوی مطلوب تولید و مصرف اسلامی، الگوی مطلوب بازارهای اسلامی، الگوی مطلوب رفتارهای ایثارگرایانۀ بدون انگیزه سود و الگوی مطلوب رفتارها و روابط دولت با مردم و مانند آن را در قالب یک نظام رفتاری استنباط کرد پس اسلام دارای نظام اقتصادی جامع و جهانشمول است. که قابل تطبیق و پیاده شدن در زمانها و مکانهای متفاوت است.
حجتالاسلام والمسلمین سیدحسین میرمعزی،
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و از اساتید علم اقتصاد حوزه،