رزق کریم (مسائل اقتصادی)

فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ/سوره مبارکه حج/۵۰
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

تمدن غربی تمدنی نیازآفرین1

20 شهریور 1399 توسط راحیل

به گفته ی شهید آوینی در کتاب «مبانی توسعه و تمدن غرب»:

تمدن فعلی نيازآفرين است حتی یک اقتصاددان ممکن است این سؤالِ بجا را مطرح کند: هنگامی که زمین، یعنی تنها جایگاهی که برای زیست در اختیار داریم، به موادی آلوده گردد که عامل نقص بدنی در کودکان یا نوادگان ما گردد، پیشرفت اقتصادی، یا به اصطلاح سطح بالای زندگی، چه معنایی خواهد داشت؟

ایشان از قول شوماخر واژه ی «دیکتاتوری اقتصاد» را به کمک می گیرد که می گوید: برای ساختن نیروگاه های متعارف، خواه بر اساس استفاده از زغال سنگ و خواه استفاده از نفت، و یا نیروگاه های هسته ای، با توجه به مبانی اقتصادی تصمیم گیری می شود؛ و شاید کمترین توجه به «پیامدهای اجتماعی» مبذول گردد.


شهید آوینی متوجه است، روند کنونیِ توسعه ی اقتصادی در جهان، سیری جدا از انسان یافته است و بشریت را جبراً در مسیری ناخواسته به سوی نابودیِ حیات طبیعی پیش می راند. می گوید:

«روند کنونیِ توسعه ی اقتصادی که در ذات خویش با رشد غول آسای تکنولوژی متحد است، بشریت را ایجاباً در مسیری می راند که با اختیار و اراده ی آزادِ انسانی منافات دارد. هر چند این سیر جبری نیست، نباید از نظر دور داشت که هیچ کس جز معدودی از خاصه ی اولیای خدا نمی توانند گردن خویش را از طوق عبودیت آن آزاد کنند. همین موجبیت است که «شوماخر» آن را دیکتاتوری اقتصاد نامیده است. «شوماخر» جامعه ی مصرفی کنونی را به معتادی تشبیه می کند که هر چقدر هم وضعیت خود را نکبت بار احساس کند رهایی از چنگال اعتیاد را بی نهایت دشوار می بیند»

این یک واقعیت غیر قابل انکار است و شواهد و مصادیق بسیاری بر آن دلالت دارد و شهید آوینی به خوبی متوجه این امر شده است.
شهید آوینی از قول روژه گارودی در کتاب «هشدار به زندگان» این نکته را آورده که: «اقتصادِ آزاد «به شیوه ی غربی» برای رفع احتیاج بازار نیست بلکه برای ایجاد بازارِ احتیاج است»! آوینی می گوید: مصرف بیشتر برای تولید بیشتر، ضرورت حتمی اقتصاد امروز است، چرا که اگر کالاهای تولید شده مصرف نشوند امکان توسعه ی تولید، یعنی امکان توسعه ی اقتصادی، وجود نخواهد داشت. بنابراین، برای تولید بیشتر که ضرورت توسعه ی اقتصادی است باید مردم را به مصرف هر چه بیشتر ترغیب کرد و بدین علت است که تبلیغات یکی از ارکان اساسی توسعه به شیوه ی غربی است. روژه گارودی نیز همین مسئله را با بیانی دیگر مورد توجه قرار داده است و می گوید: تبلیغات تجاری (به شیوه ی غربی) بیش از آن که مایه ی تباهی طبیعت باشد موجب هلاکت انسان است

ادامه دارد..

 نظر دهید »

نفت، تعادل یاعدم تعادل درطبیعت

20 شهریور 1399 توسط راحیل

❌سؤال: آيا استفاده از نفت مزاحم ادامه ي حيات طبيعت است و بايد از آن استفاده نمي شد تا موجب خرابي آب و هوا نشويم؟ در حالي که اگر آن را استخراج هم نمي کرديم خودش خود به خود از جايي بيرون مي زد، پس نمي توان گفت مشکلاتي که امروزه در اثر سوخت هاي فسيلي به وجود آمده است مربوط به بشر است، بلکه خود طبيعت نيز در اين راستا مؤثر است.


❌جواب: مشکل ما در استفاده از مواهب طبيعي در سوء مديريت است؛ در حالي که خداوند در طبيعت با اجزاء متفاوت آن علاوه بر اين که شرايط زندگي سالمي را براي بشر فراهم کرده، در مجموع با جنگل ها و اقيانوس ها و کويرها، يک نظام قابل استفاده اي را به وجود آورده است.

❌ولي همان طور که ما با چند ارّه ي برقي و تجهيزات مدرن يک جنگل را در مدت زماني بسيار کوتاه به کوير تبديل مي کنيم و رابطه ي سالم آن را با طبيعت به هم مي زنيم، با سوزاندن سريع سوخت هاي فسيلي رابطه ي سالمي را که مي توانست مواد نفتي با طبيعت داشته باشد مختل مي کنيم. جنگل ها به طور طبيعي درختان کهن خود را در اختيار انسان ها قرار مي دهند به طوري که پس از مدتي از پايه ي يک درخت کهن، جوانه هايي مي زند تا به گوش انسان ها برساند ديگر وقت نشو و نمو جوانه ها است و در اين جاست که انسان ها براي تازه ماندن جنگل درخت هاي کهن را مي بُرند و از چوب آن استفاده مي کنند و از طرف ديگر جنگل نيز زنده و شاداب به حيات خود در طول تاريخ ادامه مي دهد، ولي حرص شديد بشرِ مدرن با تجهيزاتي که ساخته است هرگونه امکاني را از جنگل جهت ادامه ي حيات خود مي گيرد و در نتيجه بشر گرفتار مشکلات آب و هوايي مي شود.

❌عين اين مسئله در مورد مواد نفتيِ موجود در طبيعت مطرح است، با اين تفاوت که از ابتدا دنياي مدرن با نفت به طور ناصحيح برخورد کرد و مصرف آن را در مسير اداره ي کارخانه هاي ساخته شده در فرهنگ مدرنيته تعيين نمود. بهترين دليل بر اين که بشر به طور طبيعي از نفت استفاده نکرده است، نتايجي است که اين نوع استفاده به بار آورده است - مثل استفاده ي غلط از جنگل و گرفتاري هايي که پيرو آن به بار آمد- همان طور که طبيعت ظرفيت قطع درخت هاي کهنِ جنگل را دارد و بريدن طبيعي درختان کهن مشکلي براي طبيعت به وجود نمي آورد، طبيعت ظرفيت حضور و مصرف به قاعده ي نفت را دارد بدون آن که اختلالي در نظام آب و هوايي کره ي زمين به وجود آيد.
❌در حال حاضر ما نمي دانيم چگونه بايد از نفت استفاده مي کرديم که مثل جنگل که مي تواند به نحو مثبت در اختيار بشر باشد، در اختيار ما قرار گيرد، چون از اول دنياي مدرن با اميال و ديدگاه هاي خود با نفت برخورد کرد. قديمي ها براي عايق کاري قايق ها و کشتي ها از نفت استفاده مي کردند، شايد بيش از اين بتوان از آن استفاده کرد و آن را در رشد استعداد و تعادل زمين به کار برد.

❌اگر بتوانيم توسعه ي خودي را تصور کنيم و بر اساس آن و بر اساس امکاناتي که طبيعت در اختيار ما گذارده زندگي و ابزارهاي آن را بسازيم، مي توان فهميد جاي طبيعي نفت و گاز کجاست. متأسفانه چون ما در حال حاضر تصوري از الگوي توسعه بر مبناي تمدن اسلامي نداريم و همواره توسعه ي غربي را در تصور خود داريم جاي هر چيزي را نيز در آن توسعه مي شناسيم.

?منبع:کتاب تمدن زایی شیعه


 

 نظر دهید »

اي. اف. شوماخِر وراز آلودگی هوا

20 شهریور 1399 توسط راحیل

«اي. اف. شُوماخِر» مي گويد:

«كدام سرمايه داري را مي شناسيد كه حاضر است از سرمايه بخورد بدون اين كه چيزي به جاي آن بيايد؟

تمدني كه باعث شده است نفت و گازوئيل كه حاصل ميليون ها سال فعاليت بيولوژيك زمين است، در يك روز سوخته شود، دو مشكل به وجود مي آورد؛ يكي اين كه ما به سرعت عادت به مصرف نفت و گاز مي كنيم كه زمين براي بازسازي آن ميليون ها سال زمان صرف کرده است.

ديگر اين كه طبيعت از ما انتقام خواهد كشيد، كه يكي از نمونه هاي بارز انتقام طبيعت، مسئله آلودگي شهرها و محيط زيست مي باشد و نمونه ساده اش فعاليت غيرعادي دانه هاي گرده در هوا و اِسانْس ها در طبيعت است كه مخاط بيني شما را تحريك مي كند و به اصطلاح، شما دچار حساسيت مي شويد. حساسيت نتيجه ضعف بدن و حضور غيرعادي عوامل خارجي است و بشر امروزي در اين تمدن دچار ضعف حياتي و بيولوژيك شده است.

به همين جهت در برابر دانه هاي گرده حساسيت نشان مي دهد، چرا كه برخوردش با پديده هاي طبيعي، غيرطبيعي است. بشر امروزي كه به جاي پياده روي، تمام راه ها را با اتومبيل طي مي كند و يا چندين ساعت بدون حركت در برابر تلويزيون يا کامپيوترمي نشيند، دچار ضعف حياتي مي شود و در نتيجه عوامل خارجي به سرعت بر او اثر مي گذارند و او مقاومت طبيعي خود را در مقابل تحريكات خارجي از دست مي دهد».

⭕منبع: «کوچک زيباست»،اي. اف. شوماخِر، ص 10 

 نظر دهید »

معوقین تمدن اسلامی راباورندارندوباکفاراحساس نزدیکی می کنند2

19 شهریور 1399 توسط راحیل

ادامه??

کافي است شما اعتقاد داشته باشيد زمانه، زمانه ي تحقق تمدن اسلامي است و لذا جايگاه هر پيش آمدي را که در تقابل با تمدن اسلام رخ مي دهد مي توانيد درست تشخيص دهيد و ملاحظه کرده ايد بعد از جنگ احزاب ديگر جنگي که لازم باشد مسلمانان از خود دفاع کنند نداشتند و در جنگ سرنوشت ساز احزاب هم همين اندازه کافي بود که مسلمانان اعتقاد به حضور تاريخي خود داشته باشند و تحت تأثير آن هايي که هنوز در گذشته زندگي مي کردند قرار نگيرند.

خداوند در آيه ي 18 سوره ي احزاب ما را متوجه معوّقينِ بي تاريخ مي کند که بعد از شکست احزاب باز باور نمي کردند احزاب رفته اند زيرا هنوز در گذشته زندگي مي کردند و از اين جهت در اوج بي فکري بودند.

مي فرمايد: «قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الْمُعَوِّقينَ مِنْكُمْ وَ الْقائِلينَ لِإِخْوانِهِمْ هَلُمَّ إِلَيْنا وَ لا يَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلاَّ قَليلاً» خداوند معوّقينِ شما را که نظر به گذشته دارند مي شناسد و نيز آن هايي را هم که به برادرانشان که در دفاع شرکت کرده اندعابر پیاده:
مي گويند به سوي ما بياييد و خودشان آن طور که لازم است در دفاع شرکت نمي کنند، مي شناسد. 
«معوّقين» تعبير دقيق و لطيفي است براي افرادي که مي خواهند ما را به عقب برگردانند تا از حياتي که با نور اسلام شروع شده فاصله بگيريم و با اين که در بين رزمندگان قرار داشتند و قيافه ي حزب اللهي و انقلابي هم ممکن است به خود بگيرند ولي «وَ لا يَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلاَّ قَليلاً» براي آن که بخواهند تاريخ کفر را عوض کنند به طور جدّي وارد مقابله با دشمن نمي شوند.

و در ادامه مي فرمايد: «أَشِحَّةً عَلَيْكُمْ فَإِذَا جَاء الْخَوْفُ رَأَيْتَهُمْ يَنظُرُونَ إِلَيْكَ تَدُورُ أَعْيُنُهُمْ كَالَّذِي يُغْشَی عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَإِذَا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوكُم بِأَلْسِنَةٍ حِدَادٍ أَشِحَّةً عَلَی الْخَيْرِ أُوْلَئِكَ لَمْ يُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَی اللَّهِ يَسِيرًا»(احزاب/19) نسبت به شما بخل مي ورزند و چنانچه خطري براي جامعه ي اسلامي پيش آيد اين ها آنچنان مي ترسند که شما مي بينيد مثل کسي که در حال احتضار، مرگ او را احاطه کرده، به شما مي نگرند، پس چون خطر و ترس برطرف شود با انواع سخنان و تحليل ها به شما طعنه مي زنند. اين ها چون دل در گرو تمدن گذشته دارند برايشان سخت است که شما موفق شويد.

مي فرمايد: معوّقين با اين که از نظر عباداتِ فردي ايمان آورده بودند و مطابق شريعت اعمال فردي خود را انجام مي دادند، ولي به واقع ايمان نياورده اند و در نتيجه بهره اي از اعمالشان برايشان نمي ماند، همه ي آن اعمال را خدا حبط مي کند و اين استبعادي ندارد و براي خدا آسان است. 
ملاحظه مي فرماييد که در دل آيه ي فوق آنجا که مي فرمايد: «فَإِذَا ذَهَبَ الْخَوْفُ» خبر از رفتن تحريم ها و تهديدها  مي دهد. اين که مقام معظم رهبري«حفظه اللّه» مي فرمايند: مطمئن باشيد شما پيروزيد، به استناد اين نوع آيات است که هر تهديدي که جبهه ي کفر بر جبهه ي توحيدي اعمال کند حتماً رفتني است، هرچند بعد از رفع تهديد و تحريم با  انواع طعنه هاي تيز و شمشيرگونه عقده گشايي خواهند کرد. اين طعنه زنندگان کساني اند که به ظاهر در کنار شما هستند ولي تقابل جدّي با جبهه ي کفر ندارند و در صدداند شما را به زير يوغ فرهنگ کفر برگردانند. 

منبع:کتاب امام خمینی وسلوک درتقدیرتوحیدی زمانه

استاد طاهرزاده

 نظر دهید »

معوقین تمدن اسلامی راباورندارندوباکفاراحساس نزدیکی می کنند1

19 شهریور 1399 توسط راحیل

 
در سال پنجم هجري، احزاب يعني همه ي جبهه ي کفر جزيرة العرب، همراه با يهودياني که از مدينه اخراج شده بودند، در جبهه اي متحد براي از بين بردن اسلام به طرف مدينه آمدند و وقتي با خندق روبه رو شدند به مدت يک ماه مدينه را محاصره کردند، قصدشان هم اين بود که کار اسلام را تمام کنند. سوره ي احزاب بعد از جنگ احزاب براي بازخواني آنچه در اين يک ماه گذشت، نازل شد.

قرآن خطاب به مسلمانان مي فرمايد: ما شما را با باد و لشکرياني که «لَمْ تَرَوْها» آن ها را نمي ديديد، مدد کرديم. و بالاخره «وَرَدَّ اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِغَيْظِهِمْ لَمْ يَنَالُوا خَيْرًا… »(احزاب/25) و خداوند کفار را در عين آن که ناراحت بودند از اين که به اهدافشان نرسيدند، بازگرداند.

حال قرآن آمده آن جنگ را بازخواني مي کند تا روشن شود در تاريخي که با ظهور اسلام شروع شد و دشمنان با آن همه تهديد و تحريم و محاصره به جايي نرسيدند،  چه پيش آمد. مسلمانان پيروز شدند در حالي که نه تنها دشمنانِ بيروني حتي بني قريضه اي که با مسلمانان در داخل مدينه اتحاد داشتند، از پشت به آن ها خنجر زدند به طوري که پيامبر خدا مجبور شدند 500 نفر از لشکر 3000 نفري خود را وارد شهر مدينه کنند تا با بني قريضه بجنگند، از طرف ديگر منافقان در درون جبهه و در بين مسلمانان روحيه ها را خراب مي کردند و ضعيف الايمان ها را از ادامه ي کار مأيوس مي نمودند.

سوره ي احزاب با اين آيه شروع مي شود که «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَ لا تُطِعِ الْكافِرينَ وَ الْمُنافِقينَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَليماً حَكيما» اي پيامبر با حفظ تقواي الهي کافران و منافقان را که مي خواهند با فشار رواني تو را مجبور کنند مطابق ميل شان تصميم گيري کني، اطاعت مکن. منافقين در گرماگرم دفاعي که مسلمانان در مقابل احزاب داشتند، جوّ ساختند «…يا أَهْلَ يَثْرِبَ لا مُقامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا… » (احزاب/13) اي اهل يثرب اين جا نمانيد، از پشت خاکريز به شهر برگرديد. عده اي از مسلمانان که همان ضعيف الايمان ها بودند و قرآن تعبير «الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ مَرَض » را در موردشان به کار برده

و علامه طباطبايي(ره) مي فرمايند اين هايي که قرآن در موردشان مي فرمايد در قلب هايشان مرض بود، همان ضعيف الايمان ها بودند. آن ها به خدا و نبوت پيامبر(ص) اعتقاد داشتند اما به تمدن اسلامي در مقابل تمدن جاهليت معتقد نبودند، به همين جهت يک نحوه نزديکي با منافقان و کفار در خود احساس مي کردند و لذا به راحتي تحت تأثير منافقان قرار مي گرفتند و دل به جنگ نمي دادند. در اين فضا قرآن مي فرمايد:

مؤمنين واقعي وقتي با تهديد و محاصره ي احزاب روبه رو شدند متوجه گشتند آن وعده اي که خداوند در تحقق تاريخِ توحيد داده، در حال وقوع است. در فضايي که همه متحد شدند تا مسلمانان را به تاريخ گذشته برگردانند و همه چيز حکايت از اين مي کرد که مسلمانان شکست مي خورند، عده اي به جهت بصيرت تاريخي، چيز ديگري مي ديدند.

مي فرمايد: «وَلَمَّا رَأَی الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِيمَانًا وَتَسْلِيمًا»(احزاب/22) و چون مؤمنين با احزاب روبه رو شدند گفتند اين هماني است که خدا و رسولش وعده داده و خدا و رسولش راست گفتند و در اين رابطه بر آن ها چيزي افزوده نشد مگر ايمان و تسليم. چون آن ها متوجه بودند بستر حضور اسلام در آن تاريخ، تقابل جدّي اسلام با مجموعه ي کفر است و از اين طريق حضور تاريخي اسلام شروع مي شود. 

❌ادامه دارد…

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 48
  • 49
  • 50
  • 51
  • 52
  • 53
  • ...
  • 54
  • ...
  • 55
  • 56
  • 57
  • ...
  • 58
  • 59
مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

رزق کریم (مسائل اقتصادی)

این وبلاگ براساس منویات مقام معظم رهبری وامام خمینی وبرخی نظرات اساتیدومتخصصان وکارشناسان پیرامون مسائل اقتصادی جهت دسترسی راحت طلاب به بیانات مستند ایجاد گردید.
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اقتصاد
  • بیانات حضرت امام
  • بیانات امام خامنه ای
  • کارشناسان وتحلیل گران واساتید
  • مناسبتی
  • شهدا وعلما
  • قرآن وحدیث
  • داستان.حدیث.رزق وروزی.

Random photo

❌جنگ کرفسی!

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • نویسنده محمدی

آخرین مطالب

  • بازاری دوستدار اهل بیت
  • سوال: فرق بین رزق حلال و رزق طیب در چیست؟
  • به دشمن خوش بین مباش
  • خودرو خوب حق مردم است..
  • بورس، امروز هم اوج گرفت!
  • آقای هوافضای سپاه
  • مشکل معیشت مردم در وین و واشنگتن
  • علت کاهش قدرت خرید
  • پای درس حضرت علی (علیه‌السلام)
  • دپوی ۶میلیون تن کالای اساسی در گمرک
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس