عفاف اقتصادی"۳"
ادامه??
?امام(علیه السلام) در توصيه ی اخير به فرزندشان كارِ همراه با عفت را مقابل ثروتِ همراه با دريدگي و گناه آلودي قرار مي دهند. به اين معني که بعضي ها به جاي کار، به دارايي فكر مي كنند و چنين رويکردي در رابطه با گرايش به ثروت و گناه، رويکرد فوق العاده دقيقي است و ما را متوجه روان کاوي افرادي مي کند که چگونه وقتي نفسِ کار در تصور آن ها از ارزش افتاد روحيه ی ثروت اندوزي جاي آن را مي گيرد.
?چون چنين انسان هايي به دست هاي خود اطمينان ندارند و چون خود را در به دست آوردن مايحتاج ضعيف مي بينند، به ثروت اندوزي روي مي آورند تا از آن طريق نگراني خود را از آينده جبران کنند و با چنين رويکردي، بي پروايي نسبت به حرام و حلال الهي شروع مي شود.
?اينجاست که بايد اذعان کرد سخنان علي(ع) از سخن خدا پايين تر و از سخن بشر بالاتر است. چه اندازه مملوّ از بصيرت است آن سخني که مي گويد كار با وارستگي و عفت، بهتر از دارايي با بي بندوباري است،
?چون روحيه ی طلب ثروت، ناخودآگاه روحيه ی زير پا گذاردن عفت است. البته اين غير از وقتي است که بدون آن که فردي طالب ثروت باشد خدا بنا به مصلحت خود امکانات دنيايي را در اختيار او قرار مي دهد.
?حتماً در زندگي با انسان هايي روبه رو شده ايد که به جهت نورانيتي که دارند اصلاً خدا راضي نشده است که اين افراد اسير دنيا شوند، به طوري که هرگز آن غنايي را كه با فجور همراه است براي اين ها نخواسته است. در همين رابطه است که خداوند به پيغمبرش دستور مي دهد: «وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ (ع)َنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا»؛
?و با كسانی كه پروردگارشان را صبح و شام می خوانند و خشنودی او را دنبال مي کنند همراه باش و دو ديده ات را از آنان برمگير به طوري كه زيور زندگی دنيا را بخواهی. و از آن كس كه قلبش را از ياد خود غافل ساخته ايم و از هوس خود پيروی كرده و اساس كارش بر زياده روی است، اطاعت مكن. چون چنين افرادي ممکن است اُبهت اجتماعي داشته باشند و اگر مسلمان شوند اسلام قدرت بگيرد ولي اين ها هيچ برکتي براي اسلام نمي آورند، زيرا روح ثروت اندوزي آن ها موجب بي پروايي در مقابل احکام الهي خواهد بود.
?پایان
منبع:کتاب فرزندم اینچنین باید بود(شرح نامه ۳۱نهج البلاغه)