شما توهّمِ توطئه میکنید؛ توطئهای وجود ندارد!
بعضی گفتند: شما توهّمِ توطئه میکنید؛ توطئهای وجود ندارد! من در پاسخ، نشانههای توطئه و نشانههای خصومت را از اوّل انقلاب تا امروز در یک فهرست طولانی معرفی میکنم و نشان میدهم. چطور توطئه علیه ما نیست!؟ در اوّل پیروزی انقلاب، آشکارا با انقلاب مخالفت شد؛ در سطح سرویسهای امنیتی، مجامع سیاسی، تشکّلهای سیاسی برخی کشورها و عمدتاً در آن مناطقی که این انقلاب و تشکیل این نظام در این کشور، منافع آنها را از بین برده بود. این سلسله تا امروز ادامه دارد.
ما امروز به معنای حقیقی کلمه در دنیا دشمن داریم. آیا میتوانیم دشمن را از دشمنی منصرف کنیم؟ این یک سؤال است. آیا میتوانیم با دشمن مقابله کنیم؟ این هم سؤال دیگری است. پاسخ به این سؤالها را باید داد. هر انسانِ صاحبِ آگاهی از مسائل سیاسی عالم، میتواند پاسخ این سؤالها را با تأمّلی نه چندان دشوار پیدا کند.
بحث من بر سر این نیست که ما حالا بیاییم دشمن را به طور مشخص با نشانهها و با خصوصیات معرفی کنیم؛ نه. شناسایی دشمن دشوار نیست. آنچه مسلّم است، این است که یک نظام سلطه جهانی وجود دارد که امروز در رأس آن، رژیم امریکاست. در گذشته دیگرانی بودند، ممکن است در آینده هم قدرتهای دیگری باشند. امروز امریکا منافع خودش را در دنیا تعریف کرده - پنهانی هم نیست -
در مقالاتشان نوشتهاند؛ در تحلیلهای سیاسیشان، منافع خودشان را تعریف کردهاند. منافع آنها عبارت است از ایجاد دنیای یک قطبی؛ یعنی در رأس مجموعه کشورهای عالم، دولتی به نام دولت امریکاست و در بدنه، انواع و اقسام دولتها هستند؛ بعضی دارای قدرت علمی و پیشرفتهای علمی و دارای توان نظامیاند؛ باید با آنها به نحوی ساخت و در معارضه با آنها، منافع آنها را بر منافع خود ترجیح داد - این تحلیل امریکایی است -
دولتهایی هم هستند که از اقتدار نظامی یا اقتدار اقتصادی برخوردار نیستند؛ اسمهایی برای آنها گذاشته میشود: کشورهای در حال توسعه، کشورهای - در اصطلاح قبلی - جهان سوم. از همهی فرصتهای اینها که میتوان برای توسعه اقتدار امریکا استفاده کرد، باید استفاده کرد.
اگر به انرژی آنها احتیاج داریم - نفت آنها، گاز آنها - باید راه را به سمت نفت و گاز آنها به هر کیفیّتی باز کرد. اگر به بازار مصرف آنها احتیاج داریم، به هرکیفیّتی که ممکن است، باید این راه را به سوی بازار مصرف آنها باز کرد. اگر به حضور سیاسی و اقتصادی در میان آنها نیاز است، باید این راه را گشود. اگر دولتهای مزاحمی در آن کشورها بر سرِ کارند، باید آن دولتها را کنار زد.
اگر اندیشههای مزاحمی در آن کشورها وجود دارد، باید آن اندیشهها را از فضای ذهنی جامعه زدود. اگر شخصیتهایی در آن کشورها هستند که میشود آنها را خرید، باید خرید. اگر نیروهایی در آن کشورها هستند که میشود از آنها به عنوان نیروی فشار علیه دولتهایی که با این سیاست مخالفند، استفاده کرد، باید خرج کرد و به کار برد. این سیاست استکباری است.
امام خامنه ای ۱۳۷۹/۵/۵