رزق کریم (مسائل اقتصادی)

فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ/سوره مبارکه حج/۵۰
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

این مبلغ را نذر شما کردم

01 آبان 1399 توسط راحیل

?#خاطره دکتر علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از پدر

? مدتی بعد از آنکه پدر امامت جمعه را رها کردند، در قم رحل اقامت گزیدند. متاسفانه بعضاً هم تنها بودند! گاه گداری من و بچه ها سری می زدیم …
به واسطه ی بیماری ای که داشتند رژیم غذایی سختی هم به توصیه اطبای اسلامی گرفته بودند و مثلاً بین گوشتها فقط مجاز به خوردن شکمبه گوسفند بودند بلکه مداومت به آن مانند یک دارو .
خب شکمبه ها را هم به جهت ارزان تر شدن و هم به جهت تمایل شخصیشان، پاک نکرده می گرفتند و خودشان پاک می کردند. از نیمه های شب چند ساعتی به حمام زیر زمین میرفتند و آنها رو خوبِ خوب تمیز می کردند و بار می گذاشتند و صبح، چنانچه همچو منی مهمانشان بود، با هم می خوردیم …

? در این ایام، اموراتشان هم نوعاً از سخنرانی هایی که دعوت می شدند می گذشت. پاکت سخنرانی را هم در جیب بالای قبایشان می گذاشتند. من هم به رسم فضولی، بعضاً پاکت را چک می کردم تا ببینم وسعت دخل و خرج به چه میزان است؟
این بار در پاکت فقط یک تراول پنجاهی بود و میبایست تا سخنرانی بعدی با همین مبلغ مدیریت میکردیم..بماند

?یک روز صبح گفتند: فردا کمیسیون خبرگان دارم و می خواهم یک حمام اساسی بروم. تو هم میای؟! اول استقبال نکردم …
بعد ادامه دادند، در یکی از کوچه های فرعی گذر خان، یک حمام عمومی قدیمی هست. قبلاً یکبار تنهایی رفتم؛ خوب دَم می شود، دلاک کار بلدی هم دارد. احساس کردم تنهایی سختشان است که بروند؛ پذیرفتم همراهیشان کنم.
بقچه ای از حوله، لباس و صابون فله ای با خود بردیم. وقتی وارد شدیم، روی در نوشته بود: «هزینه هر نفر دو هزار و پانصد تومان». پیش قدم شدم و حساب کردم.
پدر راست می گفت. آنچنان حمام دم داشت که گویی به سونای بخار رفته ایم. دلاک پیرِ کار بلد هم روی هر نفر قریب نیم ساعت تا سه ربع ساعت وقت می گذاشت! حمام خیلی خیلی خوبی بود. آدم واقعاً احساس سبکی و نشاط میکرد.

? در وقت خارج شدن، دم در به من گفتند انعام دلاک را حساب کردی؟ گفتم نه! گفتند: صدایش کن. پیرمرد را صدا کردم آمد. پدر دست در جیب کرد و همان پاکت تراول پنجاهی را به او داد! او تراول را گرفت، بوسید، بر چشم گذاشت و نگاهی به بالا کرد و رفت. من هاج و واج و متعجب به پدر نگاه می کردم. گفتم زیاد ندادید؟ گفتند نه! بعد مکث کردند و گفتند: مگر چقدر بود؟ گفتم پنجاه تومان؛ و این هر آنچه بود که در پاکت داشتید!
نگاهی تیز و تند کردند. پنج یا پنجاه؟ پنجاه!!
نچ ریزی گفتند و برگشتند بسمت حمام. چند قدم نرفته، توقف کردند، برگشتند نگاهی به بالا کردند، بعد به سمت من آمدند. گفتند: «دیگه امیدوار شده، نمیشه کاریش کرد، بریم»

? وارد گذر خان شدیم به فکر مخارج تا شب بودم. هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که کسی از حجره ای با لهجه غلیظ اصفهانی بلند داد زد: «حَجا آقا! حجا آقا! خودش را دوان دوان بما رساند و رو به من کرد و گفت: «آقای حائری شیرازی هستند؟» گفتم: بله. گفت: «حاج آقا یه دقه صبر کنید»! رفت و از میز دکان، پاکتی آورد و به پدر داد.
پدر با نگاهی تند گفت: «من وجوهات نمی گیرم!»
گفت: «وجوهات نیست، نذر است».
گفتند: «نذر؟»
گفت: «دیروز برای باری که داشتم در گمرک مرز اشکالی پیش آمد. شما همان موقع در شبکه قرآن مشغول صحبت بودید. مال، خراب شدنی بود. نگاهی به بالا کردم که اگر مشکل همین الان حل شود، مبلغی را به شما بدهم. همان موقع، حل شد و شما امروز از این جا رد شدید!!»
پدر متبسم شد. رو به من کرد پاکت را بگیر. گرفتم. خداحافظی کردیم و راه افتادیم.

?در حین حرکت، آرام در گوشم گفتند: «بشمارش!! »
من هم شمردم. ده تا تراول پنجاه هزار تومانی بود.
بعد بدون آنکه چیزی بگویم، در گوشم گفتند: «ده تا بود؟!» بعد این آیه را خواندند: «مَن جَاءَ بِالحَسنَةِ فَلَهُ عَشرُ أَمْثَالِهَا»…
نگاهی به بالا کردند گفتند: «خدا بی حساب می دهد. به هرکه اهل حساب کتاب باشد با نشانه می دهد که بفهمی مال اوست نه دیگری. آنرا در جیبت بگذار تا به اهلش بدهیم»

 2 نظر

کمبودها، عامل حرکت

01 آبان 1399 توسط راحیل
کمبودها، عامل حرکت

آیت‌الله حائری شیرازی رحمة الله علیه:

جورچین‌هایی برای بازی بچه‌ها ساخته‌اند که از پانزده قطعه تشکیل می‌شود؛ اما شانزده خانه دارد؛ یعنی یک خانۀ آن خالی است. به سبب خالی بودن همین یک خانه است که قطعۀ شمارۀ یک می‌تواند خود را از جایگاه یکم به آخرین جایگاه، یعنی خانه شانزدهم برساند. حال اگر این خانه خالی نبود، چه می‌شد؟ آیا جز این بود که قطعۀ شمارۀ یک برای همیشه در جایگاه یکم می‌ماند و هیچ حرکتی از خود نشان نمی‌داد؟
آنچه را که شما در زندگیتان به فقر و نداری تعبیر می‌کنید نیز دقیقاً شبیه همان یک خانۀ خالی است که موجب حرکت، رشد و ارتقای انسان می‌شود.

 

 نظر دهید »

سیره امیرالمومنین (ع) برای بهبود معیشت مردم چه بود؟

30 مهر 1399 توسط راحیل

رهبر انقلاب اسلامی در شرایط مختلف کشور و در مواقع لازم، برای مسئولین اولویت‌های کشور و مردم را مشخص می‌کنند. ایشان به تازگی در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید قربان (۹۹/۵/۱۰) فرمودند:

«کشور از لحاظ معیشت عمومی دچار مشکل است؛ واقعاً معیشت خانوارها دچار مشکل جدّی است و مردم مشکل دارند؛ گرانی‌ها و مانند اینها هست، اینها بایست علاج بشود. ما در جلسات خصوصی به مسئولین گفته‌ایم یا پیغام داده‌ایم؛ باز هم میگویم، دستگاه‌های مسئول توجّه کنند که در زمینه‌ی مشکل اقتصادی، از مسائل فوری، مسئله‌ی مهار قیمتها است … این یک مسئله است که بازار یک ثباتی پیدا بکند. این حالت که هر روز اجناس یک قیمتی پیدا کند، برای کشور مضر است.»


پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در پرونده «علاج گرانی» به همین مناسبت گفتگوهایی با محوریت اولویت معیشت مردم را در دستور کار دارد که برای بررسی تاریخی این مسئله در حکومت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) گفتگویی با آقای دکتر محمدحسین رجبی دوانی، پژوهشگر و کارشناس تاریخ اسلام انجام داده است.

متن را درسایت مطالعه فرمایید

https://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=46597

 نظر دهید »

ارزش و فوايد قناعت

30 مهر 1399 توسط راحیل
ارزش و فوايد قناعت

1. قناعت باعث عزّت و سربلندي

همه انسان ها خواهان شخصيت، عزّت و سربلندي هستند. فردي كه داراي مناعت طبع و عزت نفس است، در نزد همگان عزيز و سربلند و با همّت جلوه مي كند، ولي كسي كه به ديگران طمع و چشم داشت دارد، خود را ذليل و اسير ساخته و مردم با چشم حقارت به او مي نگرند. امام علي ـ عليه السّلام ـ مي فرمايند:

«كَفَي بِالقَناعَةِ مُلكاً، و بِحُسنِ الخُلُقِ نَعِيماً، و سُئل ـ عليه السّلام ـ عن قوله تعالي: «فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً»فقال: هِيَ القَناعَةُ؛ آدمي را قناعت براي دولت مندي، و خوش خلقي براي فراواني نعمت ها كافي است. از امام سؤال شد، تفسير آيه «فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً» چيست؟ فرمود: قناعت است.

 2. قناعت، مال تمام نشدني و بي نيازي واقعي

فقر و احتياج چيزي است كه همه از آن نفرت دارند، چنان كه غني بودن و بي نيازي مورد علاقه همه است. بسياري از مردم چون بي نيازي را در جمع آوري ثروت، امور مادي و تهيه تجملات مي دانند، لذا تا آن جا كه توان دارند در تحصيل آن ها تلاش مي كنند، ولي هر اندازه انسان از اين امور بيشتر بهره مند باشد، به خاطر حفظ و اداره آن ها، دايره احتياجاتش زيادتر خواهد بود و تنها چيزي كه موجب بي نيازي انسان مي گردد، قناعت و سازگار بودن به اموري است كه براي انسان فراهم شده و احتياجات ضروري او را برطرف مي سازد.

حضرت اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ مي فرمايند:

«الغِنَي الأكْبَرُ الْيَأسُ عَمَّا فِي أيدِي النَّاسِ؛  برترين بي نيازي و دارايي، نوميدي است از آن چه در دست مردم است.»

 3. قناعت باعث آسايش خاطر و آرامش روان

بيش تر مردم سعي مي كنند كه آسايش و راحتي خود را با به دست آوردن مال و كسب مقام و تجملات زندگي فراهم سازند و هرگاه موفق نشدند، كه آن ها را به دست آورند، نگران شده و خود را بدبخت مي دانند؛ در صورتي كه امور ياد شده نه تنها موجب آسايش و راحتي انسان نمي گردد، بلكه بيش تر موجب ناراحتي و سلب آسايش مي باشد. آن چه موجب آسايش و راحتي جسم و روح انساني است، قناعت و بي توجهي به امور مادي دنيا است. امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ مي فرمايند:

«و لا كَنزَ أغنَي مِنَ القَناعَةِ، و لا مالَ أذهَبُ لِلفَاقَةِ مِنَ الرِّضي بِالقُوتِ. وَ مَنِ اقتَصَرَ عَلي بُلغَةِ الكَفافِ فَقَدِ انتَظَمَ الرَّاحَةَ، و تَبَوَّأ خفض الدَّعَةِ. و الرَّغبَةُ مِفتاحُ النَّصَبِ، و مَطِيَّةُ التَّعَبِ؛هيچ گنجي بي نياز كننده تر از قناعت، و هيچ مالي در فقرزدايي، از بين برنده تر از رضايت دادن به روزي نيست. و كسي كه به اندازه كفايت از دنيا بهره مند باشد به آسايش دست يابد، و آسوده خاطر گردد، در حالي كه دنياپرستي كليد دشواري، و مركب رنج و گرفتاري است».

4. قناعت باعث حريت و آزادي

قناعت باعث آزادي فكري و روحي و استقلال انساني است، هم چنان كه طمع موجب بردگي و خواري انسان است. امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ مي فرمايند:

«اِستَغنِ عَمَّن شئتَ تَكُن نَظيرَهُ؛(با قناعت) خود را از هر كسي بي نياز گردان تا (در شخصيت و آزادگي) مانند او گردي».

بنابراين وقتي انسان به آن چه دارد قانع باشد و چشم داشتي به ديگران نداشته باشد، در تمام كارهايش خود تصميم مي گيرد و آزادانه رفتار مي كند و با كمال صراحت همه جا سخنش را مي گويد و نظرخود را اظهار مي دارد

منبع:حوزه نت

 نظر دهید »

آیا انفاق غیر مسلمان نزد خداونددارای اجر و پاداش هست؟

29 مهر 1399 توسط راحیل

 

سوال:آبا انفاق غیر مسلمان نزد خداوند، سبحانه و تعالی دارای اجر و پاداش هست:
جواب: اجر و پاداش انفاق متقین را ندارد و آن انفاق، آن تعالی را در او بوجود نمی‌آورد، اما نمی‌شود گفت بکلی هم بی‌اجر است البته در یک جای قرآن داریم:
«انما یتقبلالله من المتقین»  خدا از متقین و پرهیزگاران فقط قبول می‌کند، این همان قبول عالی است که انسان را به تکامل و به مراحل بالای معنوی می‌رساند که متعلق به متقین است. اما اگر غیر متقین و غیر مؤمن انفاقی بکند یا یک کار خوبی انجام بدهد خدای متعال آن کار خوب را بی‌پاداش نمی‌گذارد، یعنی، یا در همین زندگی پس از مرگ به نحوی به او پاداش خواهد داد، اگر چه آن پاداش با پاداش متقین متفاوت است.


بیانات در جلسه یازدهم تفسیر سوره بقره۱۳۷۰/۰۸/۱۵
 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • ...
  • 10
  • ...
  • 11
  • 12
  • 13
  • ...
  • 21
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

رزق کریم (مسائل اقتصادی)

این وبلاگ براساس منویات مقام معظم رهبری وامام خمینی وبرخی نظرات اساتیدومتخصصان وکارشناسان پیرامون مسائل اقتصادی جهت دسترسی راحت طلاب به بیانات مستند ایجاد گردید.
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اقتصاد
  • بیانات حضرت امام
  • بیانات امام خامنه ای
  • کارشناسان وتحلیل گران واساتید
  • مناسبتی
  • شهدا وعلما
  • قرآن وحدیث
  • داستان.حدیث.رزق وروزی.

Random photo

نوکری آمریکا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • رهگذر

آخرین مطالب

  • بازاری دوستدار اهل بیت
  • سوال: فرق بین رزق حلال و رزق طیب در چیست؟
  • به دشمن خوش بین مباش
  • خودرو خوب حق مردم است..
  • بورس، امروز هم اوج گرفت!
  • آقای هوافضای سپاه
  • مشکل معیشت مردم در وین و واشنگتن
  • علت کاهش قدرت خرید
  • پای درس حضرت علی (علیه‌السلام)
  • دپوی ۶میلیون تن کالای اساسی در گمرک
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس