جهش تولید در صحیفه سجادیه
یکی از اصول اساسی در تولید، تأمین سرمایه لازم است. این سرمایه متناسب با شغل و هدف انتخابی متغیر بوده و طبعاً سرمایه گذار برای راه اندازی یا تداوم فعالیت درصدد تأمین سرمایه به مقدار موردنیاز میباشد.نکته اساسی در تأمین این سرمایه تکیه بیش از حد جامعه کنونی به منابع قرضی است. به این معنی که هدف به نوعی انتخاب میشود که پشتوانه مطمئن مالی موجود به علاوه منابع تأمین مالی به صورت قرضی شده و متأسفانه اکثراً بخش دوم، بسیار فراتر از سرمایه موجود در نظر گرفته میشود. انتخاب هدف نامتناسب با توان، اصلی را از آغاز فعالیت بر پرونده مالی فرد میافزاید به عنوان دِین و قرض. فارغ از اینکه این قرض به صورت وام با درصدهای سود بالا یا پایین، یا دین به صورت قرض الحسنه باشد، دارای آفاتی است که از آغاز فعالیت جوانه آماده رشد را در خود پیچیده و تا هرس نشده، گردن آویز درخت تولید و اشتغال خواهدبود.
امام زین العابدین (ع) از قرض و دِین به خدای بی همتا پناه برده و از معایب آن سخن میگوید.ایشان یکی از اشکالات اساسی قرض را مشغول شدن فکر و از بین رفتن تمرکز انسان در تصمیم گیری و پیشبرد امور میدانند. این تشویش ذهنی که تا لحظه تسویه دِین تداوم داشته و شاید اثرات آن بعد از تسویه نیز گریبانگیر فرد باشد، علاوه بر فکر و روح، جسم را نیز تحت تأثیر خود قرار میدهد. به صورتی که که حضرت میفرمایند تا حد ربوده شدن خواب از چشم پیش رفته و آسایش روز و شب جسم و روح را تحت الشعاع خود قرار خواهد داد. هم و غم مقروض به صورت کامل مصروف ادای دین شده و طبعاً پیشرفت در هدف انتخابی دچار چالش خواهد گردید. آیا در چنین اوضاعی میتوان به تصمیم گیریهای درست و عمل صحیح امیدی داشت؟
از سوی دیگری فارغ از نمودهای شخصی اثرات قرض در زندگی فردی، این باب دارای آثار اجتماعی نیز خواهد بود که دید جامعه پیرامونی را نسبت به فعالیت اقتصادی رخ داده، از خود متأثر خواهد کرد. حضرت زین العابدین (ع) ذلت و ریختن آبرو را از این تأثیرات بیان میدارند. از طرفی اقدام به گرفتن قرض خود به نوعی سائلی کردن است از غیر و این سائلی در همان وهله اول از بین بردن آبرو و اعتبار در نزد یک یا جمعی را به همراه داشته و دوری از عزت را به ارمغان خواهد آورد. از طرفی دیگر اگر امکان ادای دِین نباشد و یا تأخیری در این پرداخت قرض رخ دهد، طبعاً کل فعالیت اقتصادی ایجاد شده به همراه سرمایه گذار این فعالیت، زیر سوال رفته و آبروی شخص حقیقی و شخصیت حقوقی شکل گرفته، از بین خواهد رفت. این آبروریزی تا تسویه کامل دِین تداوم و شاید عواقب اجتماعی و قضائی متفاوتی نیز در پی داشته باشد.
آیا آفات این حرکت به ظاهر اقتصادی به اتمام رسید؟ نه. امام چهارم (ع) پیامدهای بعد از مرگ این اقدام را نیز دارای اهمیت فراوان میدانند. عدم ادای دِین میتواند بعد از مرگ عاملی برای به زحمت افتادن وارثین شده و تداوم ذلت برای آنها را در پی داشته باشد. از سوی دیگر حق الناس در معارف دینی قابل بخشش از طرف خداوند نیست، مگر به رضایت صاحب حق.پس عدم ادای قرض در این دنیا عاملی خواهد شد برای حساب کشی سخت در آخرت و تسویه حق الناس، که در آخرت امری است بسیار سخت. قابل توجه اینکه چه بسا مؤمنی مقرب درگاه الهی مدیون کافری مطرود درگاه باشد، لیکن رضایت همان کافر ضروری است و لازم. اما این پیامدها به این بخش محدود نشده و اگر شیوه اخذ قرض حالت ربوی داشته باشد، کیفر شدید الهی را نیز در پی خواهد داشت.
پس قرض و دین به هر عنوان از لحاظ روحی و جسمی، فردی و اجتماعی، دنیوی و اخروی چیزی نیست غیر از غم و اندوه جانکاه و زیرپا گذاشتن عزت و احتمال تعضیب الهی در آخرت.
چه باید کرد؟ حضرت علی بن حسین (ع) انسان را توصیه میکند که با فاصله گرفتن از اسراف و دوری از افراط و برحذر بودن از ولخرجی و بدخرجی، خود را از اندیشه قرض و مدیون شدن به غیر دور نگه دارد. البته حضرت اصل انتخاب هدف را نیز مدنظر داشته و با اشاره براینکه هدف باید بر اصل رضایت به کفاف انتخاب شود، تاکید دارند که انسان از بلندپروازی و اندیشه ورزی برای مال اندوزی بیش از حد کفاف، که عاملی در جهت خودپسندی و غرور و ستم به غیر است، خودداری نماید و فراموش ننماید که کسب روزی اعطایی الهی، فقط از طریق مورد تأیید شرع و با دوری از محرمات مثمر ثمر خواهد بود والا غیر از طغیان حاصلی نخواهد داشت.
نتیجه سخن اینکه توان سنجی و تکیه بر پشتوانه مالی و توان و استعداد موجود، اثرات منفی تکیه و پشت گرمی به سرمایههای غیر را از بین برده و انسان را در دنیا و آخرت مقبول الوجه خواهد نمود. انتخاب هدف در این طریق اصلی ترین امر میباشد. تدبر و تأمل در مرحله انتخاب هدف میتواند ما را از نتایج و عواقب هولناک نجات دهد. امید آنکه جهش در تولید با تفکر و تدبر لازم و برنامه ریزی صحیح همراه شده و فعالین اقتصادی از سقوط در چاههای کنده شده فرصت طلبان و آکلین ربا به دور باشند.
*برشی از مقاله جواد عبدل زاده کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث