برخی از علل پایداری فقر در دو دهک اول:
۲-۱- عدم فراگیری رشد اقتصادی: به این معنا که گروههای مختلف بهرهمندی یکسانی از رشد اقتصادی ندارند و در نتیجه با افزایش تولید ناخالص داخلی، فاصله بین فقرا با ثروتمندان افزایش مییابد.
۲-۲- تحرک پایین در دهکهای پایین درآمدی: چنانچه تحرک درآمدی در کشوری بالا باشد به این معنا است که افراد با استفاده از تواناییهای خود می توانند در بازه زمانی مشخصی وضعیت خود را بهبود بخشند و به دهک های بالاتر منتقل شده و از فقر خارج شوند در این صورت فقر مقوله نگران کننده ای نیست. مطالعات مربوط به تحرک درآمدی در ایران نشان می دهد که تحرک درآمدی در دهکهای پایین درآمدی به ویژه دهک ۱ و ۲ بسیار اندک است به عبارتی احتمال اینکه خانواری در دهک ۱ و ۲ بتواند وضعیت خود را بهبود بخشند بسیار اندک است.
۳-۲- وجود شغل با درآمد پایین: بیش از نیمی از سرپرستان خانوار در سه دهک اول درآمدی، شاغل هستند. با این حال درآمد حاصل از شغل آنها نمی تواند باعث خروج از تله فقر شود. مشاغلی که دهکهای پایین به آن مشغول هستند به طور معمول نیازمند سرمایه انسانی اندکی است. با وجود آنکه تعداد موقعیتهای شغلی بالغ بر چند هزار شغل است با اینحال تمرکز بسیار بالایی در تعداد محدودی شغل وجود دارد. به گونهای که در دهک اول شهری، ۶۵ درصد افراد تنها در هفت موقعیت شغلی حضور دارند.
دلایل دیگری نیز وجود دارد که در اینجا فقط به آنها اشاره می شود. از جمله:
- عدم توجه به کیفیت آموزش های رسمی و غیر رسمی
- ضعف در سازوکارهای نظارت و ارزیابی اثر بخشی در طرح های حمایتی و اشتغالزایی
- نبود برنامه ریزی مرکزی در زمینه فعالیتهای حمایتی، اشتغالزایی و کاهش فقر
منبع:سایت رهبری/آقای دکتر محمد قاسمی اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی